۱۳۹۴ خرداد ۲۱, پنجشنبه

بیانیه ای حماسی خطاب به خانواده های جانباختگان بدست رژیم اشغالی ولایی ...

دریغا که باد خزانم بتاخت 
که کار من و خانمانم بساخت

ایا مردمان کهن سرزمین
ایا سینه های فشرده زکین

ایا تیر خورده دل مادران
ایا داغ در سینه ی خواهران

شکسته ز اندوه پشت پدر
بخفته به ماتم و یا دربدر

ایا همسران وفادار زار
پی جفت خود سالیان اشکبار

تو فرزند مغبون خونین جگر
زکف دادگان مادران یا پدر

پریشیدگان، گیسوان سوگوار
ایا رنج در دیگان ماندگار

ایا زندگی های رفته چو دود
ایا ضجه های همه رود رود:

گروهی ستمکاره بدکاره مرد
مرا هم به ماتم گرفتار کرد

مرا یک گهردانه ی پاک بود
که فرّش همی رشک افلاک بود

سرافراز و ستوار مانند کوه
جوانمرد و بخشنده و باشکوه

سپهدار دانش، سپردار دین
فرومایگان در قفایش به کین

که خصم پلیدش بناگه بکشت
به نامردمی خنجرش زد زپشت

به خون شد مرا یکسره جسم و جان
همی درد بشکافتم استخوان

شکستم، ولی باز برخاستم
کمان را به پیکان بیاراستم

زمان نگون کردن دشمن است
که گاه گذشتن زجان و تن است

مبادا که اندوه سنگ آورد
که پای ستیزه به لنگ آورد

قسم بر شمیم خوش موی او
به سرو قد و صولت روی او

بدان مرد والای شهم شرف
که جان گرانمایه بودش به کف

به خاکستر خانه ی مادرم
که آتش به جان پرکشید از برم

به میدان درآیم خروشان ز عزم
فروکوبم این خصم دون را به رزم

جهان خیره در من بماند شگفت
که حق دادنی نیست، باید گرفت

من آن شرزه بانوی جنگاورم
ستمدیده خونخواه را یاورم

زمستان 93 . ترکیه
محبوبه حسین پور


۱ نظر: